همیشه قبل از اینکه از جایی برم، یه گندی میزنم. مثل بدهیم به کتابخونه، یا آرتیکولاتوری که تو فانتوم گم کرده بودم و مجبور شدم یکی دیگه بخرم..احتمالا در تاریخ دانشکده، اولین و آخرین نفری که این اتفاق براش افتاده، منم.... دورهی طرحم که با اون افتضاح مدیدریتی تموم شد! حالا افتضاح هم نه، ولی خب توی مدیریتم اشکالات زیادی داشتم. خلاصه میترسم این درمانگاه جدید هم یه گندی بزنم! خدا بهخیر بگذرونه:(,شونزده ساله ها,هزاروشصت شونزده,اف شونزده,هفته شونزده ...ادامه مطلب